سایت جماران نوشت: چهل روز از «اعتراضات» در تمام شهرهای کشور بعد از فوت مهسا امینی ، در ۴ آبانماه مصادف با مراسم چهلم مرحومه مهسا امینی، در شیراز حمله تروریستی صورت میگیرد و ۱۳ نفر کشته میشوند و در همان شب پسر جوانی در مهاباد با شلیک گلوله کشته و شهر با اعتراض و آشوب روبرو میشود.
جلال محمودزاده نماینده این شهر در مورد کشته شدن چند جوان و آشوب در مهاباد گفت:چهارشنبه شب در یکی از میادین شهر مهاباد جوانی به نام مولودی با تیر کشته میشود و پنج شنبه صبح مردم برای تشییع پسر جوان شرکت و حضور پیدا میکنند. در مسیر برگشت از مراسم به تعداد افراد اضافه و جمعیت افزایش یافته و مردم به سمت شهرداری و فرمانداری راه افتادند و شهر مقداری متشنج شد. در این بین متأسفانه ۴ نفر دیگر با تیر جنگی کشته میشوند که یکی از آن جوانان زیر ۱۸ سال است و 15 سال دارد.
مهمترین بخش های این گفتوگو را در ادامه می خوانید:
* فرمانداری در حال بررسی بیشتر این موضوع است. من ایرادی را به نیروهای امنیتی دارم؛ چرا در راهپیمایی های مسالمت آمیز از تیر جنگی استفاده میکنند؟! فرد میخواهد حرف خود را بزند و مشکلاتش را مطرح کند، اما اینکه او را بکُشند جای تأسف و تأثر دارد. و تا امروز هم مشخص نیست چطور و چرا این اتفاق رخ داده است؟! ما این موضوع را از مسیر قانونی دنبال می کنیم. آنها در اعتراض به کشته شدن مظلومانه یک پسرجوان به خیابان آمده اند، اما به جای اینکه فضا را آرام کنند و با معترضین صحبت کنند آن وقت ۴ نفر دیگر هم کشته می شود و تعداد به ۵ نفر می رسد. این قضیه بسیار غمانگیز است.
*بسیاری از مردم به وضعیت معیشت معترض هستند. ما نتوانستیم معیشت موردنظر آنها را فراهم کنیم؛ روسای جمهور شعار و وعدههای بسیاری سر دادند و یک نمونه آن در مورد ایجاد اشتغال بود که نه تنها عملی نکردند بلکه برعکس عمل کردند! در بحث فضای مجازی نیز ۹ تا ۱۰ میلیون شغل را از دست دادیم و در پی آن عدهی بسیاری نسبت به وضعیت موجود ناراحت و معترض هستند. اقشار مختلف جامعه تحت فشارهای اقتصادی ومعیشتی هستند؛ از جمله کارکنان دولت و بازنشستگان و چه برسد به آنان که شغل، شرایط اسکان، ازدواج و آیندهای ندارند؛ خب این افراد باید چه کنند؟ این افراد به شرایط فعلی معترض هستند و میگویند من زندگی و شرایط نسبی زندگی را میخواهم. امیدوارم توسعه عادلانه بین مناطق کشور شکل بگیرد.
*اگر دقت کنیم اکثر معترضین در حاشیه شهرها و شهرهای کوچک و محروم هستند. در طول دوران انقلاب و در موضوع تأمین اعتبارات، از نظر زیر ساخت های توسعهای به آن مناطق ظلم شده است. این صداها در تمام شهرها چه مهاباد و چه در تهران باید شنیده شود.
*مسئولان باید با دل و جان صحبتهای معترضین را گوش کنند. نه آنکه با آنها چکشی برخورد کرده و کاری کنند افراد جریحدارتر شده و به خشونت و برخورد کشیده شود و این به نفع مردم وکشور نیست. زیرا این امر آتش زیر خاکستر است؛ اگر در کوتاه مدت با زور مقابله کنیم باز هم در آینده کشور آبستن حوادث خواهد بود.
*ما نباید با این نوع برخوردها صورت مسئله را پاک کنیم. تمام دختران و پسران فرزندان این مملکت هستند، از جای دیگر که نیامده اند؛ باید برای آنها برنامه ریزی کنیم، زیرا بسیاری از حرفهای آنها حق است. من از همین رسانه از مسئولان میخواهم حرف معترضین را بشنوند و آنها را نادیده نگیرند کسانی که در خیابان هستند وطن خود را دوست دارند و شاید بیشتر از ما میخواهند کشور از هر گزندی محفوظ بماند به شرطی که حرمت آنان را حفظ کنیم.
*ما هرگونه حمله تروریستی و کشته شدن انسانهای بیگناه را محکوم میکنیم و هر کس وگروهی پشت این اتفاق باشد جنایتی دردناک انجام داده است. این قبیل اتفاقات به جریانات اخیر برمیگردد. ما باید همهی مردم را از هر فکر و گروه سیاسی را سوار قطار انقلاب کنیم؛ نباید هر کسی را به بهانهی کرد، ترک، عرب، بلوچ،ترکمن، گیلکی وغیره از قطار انقلاب پیاده کنیم. این مسئولان است که باعث میشود عدهای از افراد ریزش کنند و کناره بگیرند و به معترض تبدیل شوند.